هــــــــــــــــــــیژده

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استیج» ثبت شده است

اولش عن بود. دهنش رو که باز می کرد حالم بهم میخورد و میخواستم خفه ش کنم. یه مدت که گذشت دیدم با بقیه فرق داره. خودشه. خود خودشه و اصن به بقیه و اطرافیان کار نداره. نظرش رو همونجوری که واقعا هست میگه. نظراتش هم بد نبود خدایی. واسش مهم نیس که جلوش یا پشت سرش چی میگن. رک و با چشمانی چون جغد تو صورت طرف مقابل نیگا میکرد و حرف میزد. یه مدت دیگه که گذشت دیگه ازش بدم نمیومد. جسور بود. در کل استایل خودش رو داشت. یه خورده دیگه که گذشت، خوشم اومد ازش و در نهایت به جایی رسید که از همه بیشتر دوسش داشتم. فقط و فقط بخاطر شخصیتش. مث کناریش با سیاست نبود یا مث کناریِ کناریش موذیانه رفتار نمیکرد و مث کناریِ کناریِ کناریش بچه نبود.

بیایید همه با هم سندی رو دوست داشته باشیم. اینجور آدما، بزرگ و کم ان.



امضا: 18 رک پسند

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۱۸
هیژده ...