هــــــــــــــــــــیژده

75. داستان کوتاه (2)

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۰۴ ق.ظ

از اونجایی که من خیلی آدم جوگیری هستم، با توجه به استقبال شما خوانندگان عزیز و کِرم درونی خودم، دست به کار شدم و داستان کوتاه دوم خود را نوشتم.


امضا: 18 رو یکی از برق بکشه

موافقین ۸ مخالفین ۲ ۹۴/۱۰/۱۴

نظرات  (۲۸)

ای عکاس حرفه ای 
ای جناب نویسنده 
ای کاریکاتوریست
ای صدا قشنگ 
((((:
پاسخ:
این صدای جر خوردن زیر بغل 18 است که میشنوید:
جرررررررررررررررررررررررر
:))
به دلایل نا معلوم؟؟؟؟ = ))))
ب نظر من با دست خط خودت بهتره!!
عکس روی جلدم خیلی خوبه:))
گمونم این داستانتو صب بذاری بهتر باشه آدم میخاد قهقهه بزنه نمیشه نصف شبی ک:)))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
مگه تو صبحا داستان میخونی؟
۱۴ دی ۹۴ ، ۰۳:۳۱ دختر حاجی
:))))    واقعن که 

جدا از مبحث داستان  و اینکه حیف ک خط خودت نبود و این که االان ساعت چنده،    
در ذکر جزئیات بی نظیری

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
طرح تکریم ارباب رجوعه
میخوام شما هم کامل در جریان قرار بگیرین :)
=)))))))))))))))
خیلیم خوب!خوب نوشتید!
این ک تایپی بود بهتر از قبلیه بود قبلیه بعضی جاهاش واقعا ناخوانا بود
دستتون درد نکنه!
داستان نوشتناتون مستدام =))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
داستان نوشتنام مستدام! چرا میخند آخرش؟
آگاهی تخلیه چاه!؟!
ولی من فکر کنم اون تکه هایی از مخچه .
ما این جا یه برق کش داریم،اطرافیان یه دونه اختصاصیشو برای من خریدن،خواستی بگو بفرستمش.
کرمان کلا خوبه.
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
تیپاکس کن
عکس روی جلد کتاب خیلی قشنگه!
بابا مهندس - بابا نویسنده - بابا خوش خط- بابا ایده های نو - بابا عکاااااااااااااس
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
همین اکاذیب شماس که منو جوگیر میکنه دیگه (دارم شکست نفسی میکنم، شما ادامه بده:))))
۱۴ دی ۹۴ ، ۱۲:۱۱ زینب حقی
عالی استاد
خیلی ها اینجوری هستن... متاسفانه
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
استاد؟!!!
راضیم ازت هیژده. آخر داستانشو :دییییییییی
عکس روی جلد کتابم خیلی خوب بود. کلا حرفه ای تر بود. ببین تا ماها بهت امیدوارم میشیم تو قطع میکنی جریانو :/
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
تو رو خدا تشویقم کنین
من به حمایت شما نیاز دارم :))
:))))))))))))) اخرش هم رسید ب همونجایی که قرار بود اول برسه :))

اون تصاویر رو خودت کشیدی؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
یس!
خدایی هیژده چجوری تو ذهنت اینا رو به هم ربط میدی؟! عالی بود عالی:-) عکس رو جلد هم خیلی خوب بود
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
اینا مث یه پازل بهم وصلن
مث گوز به شقیقه!
:))
۱۴ دی ۹۴ ، ۱۵:۵۵ خانم سربه هوا
این عکس خیلی قشنگه 
نگاهت به دنیا جالبه,چه توی عکاسی,کاریکاتور کشی,داستان نویسی...

پاسخ:
این نگاه شرم آلود همرا با حیا ی 18 است که میبینید:
:
دقیقا از ساعت انتشار این پست من سرما خوردم!آی ایها الناس لینکو دانلود نکنید که از ویژگی های زی زی اینه که از طریق اینترنت هم منتقل میشه و خواننده رو مبتلا میکنه.
و اینکه خیلی از اشنایی گوگل خوشحال شدم.دلم میخواد دعوتش کنم خونم بشینه روی صندلی نگاش کنم.
میدونی اگه نکات خاک بر سریه داستاناتو کم کنی ،احتمال قوی میتونی چاپشون کنی و اینکه وااای چقد مرتب نوشته بودی:))
انتخاب اسم داستان هم خیلی خوب بود.هم لو نمیداد که داستان راجع به چیه هم اینکه از دل داستان بیرون اومده بود.
خواهشا کسی اقای هیژده رو از برق نکشه:)
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
نکات خاک بر سری نداره
تازه
اگرم داشته باشه، وقتی حذفش کنی دیگه چی از داستان میمونه؟

+ تو از کجا اومدی که هم ناشناسی، هم آی پی نداری؟
۱۴ دی ۹۴ ، ۲۰:۲۱ سرباز جامانده
ایده هاشونو از کجا میارین؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
ایده؟!!!!!!!!!!!
چی هست؟
:))
چرا "زیزی دست به سر"؟!  -_-
چراااا اسمشو نذاشتی "هیژی دست به سر" ؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
ها ها ها
قشنگ بود!
:))))

یعنی یه جورایی قبول داری که در تار و پود داستانت نکات خاک بر سری نهفتس که اگه حذف شه چیزی از داستانت نمیمونه؟!
خب اگه ای پی داشتم که ناشناس نبودم:))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
البته تو اسمشو میذاری نکات خاک بر سری
به نظر من اینا اصل داستان و واقعیت محضه
من به این نکات (به قول تو) خاک بر سری بیشتر از بقیه جاهاش علاقه مندم


+ جان من چجوری بدون آی پی میایی؟ اولین باره که همچین چیزی میبینم!
یه با سعی کن ببین میتونی داستانی بدون به قول من نکات خاک بر سری بنویسی؟
بیان بابامه:))))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
پس بلگفا هم مامانته
پرشین بلاگ هم خواهرته
بلاگ اسکای هم خان داداشه
:))

۱۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۳ دختر حاجی
فشار نیار به خودت:دی به راحتی این کارو انجام میده 
فقط کافیه وقتی نظر میخای بذاری اون تیک ارسال نظر به صورت ناشناس رو بزنی
به همین راحتی:)
۱۵ دی ۹۴ ، ۱۶:۴۲ زینب حقی
نقاشیا واقعا استادانست :)
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
چاکریم :)
۱۵ دی ۹۴ ، ۱۷:۴۹ سرباز جامانده
توی جایی که میخواین نظر بنویسید ی چیزی هست ب اسم ارسال نظر به صورت ناشناس.تیک اونو ک بزنید آی پی ثبت نمیشه
وختی میخام بخابم وختی میخام بیدار شم وسط روز کلا میام اینجا،حضورم دائمیه هر وخت بنویسی شما میخونم:/
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
این کامنتت رو خوندم یاد این آهنگ افتادم
اره مامان بابام از هم طلاق گرفتن ولی
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
تو بچه ی طلاقی ینی؟!
:))
واسه داستان قبلیه میخواستم بگم رو صفه هاش اسم خودتو بذار.  نمیدونستم شماره دو هم داره. خلاصه اینکه نذار کسی 18 رو از برق بکشه. 
پیشنهاد؛ واسه نوشتنش از فونت کامران استفاده نُما. به دستخط خودتم شبیهه.


پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
چشم دل انگیز
پیشنهادتون رو چشم ما
 هاهاهاها با این غلظت ینی!؟
 صرفا جهت مقابله به مثل و یر به یر شدن منم این آهنگ و به خودم تقدیم می دارم..
 http://dl.pop-music.ir/music/1394/Tir/Milad%20Babaei%20-%20Banoo.mp3
= )))))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
پاسخ دندان شکنی بود
:)
نصف دندونام ریخت :))
پیتر نورث 
دیگه؟
اینو الکسیس قبلا آشنا بودن با هماااا :)))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
البته یه خورده با هم اختلاف دارن
ولی خب ععععععععععععاره!
نظر شمام محترمه :))
آخ اره هیژده دست رو دلم نذار که خونه.تا وقتی با هم بودن مامان بابام صب تا شب صدای دعواشون ارامشو از ما گرفته بود .بیچاره خواهر کوچولوم رو بگو های های گریه میکرد همش.الانم که طلاق گرفتن همونه هی مارو میکشن این ور اون ور.مامان بلاگفا میگه من مادرتونم بیاید پیش من. بابا بلاگ میگه من نونتونو میدم بیاید پیش من:)))))))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
اصن ازدواج اونا از اول اشتباه بود. یه عشق هیجانی کاذب
من اصن موافق نبودم!
:))
نکنه تو داییمی؟!
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
اوووووووووووو
آرهههههههههه
داییییییییییییی
:))))))))
داییی ما رو ببر پیش خودت.😂😂
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
نمیخواستم اینو بگم ولی داییتون اینقد بی خاصیته که خودشو نمیتونه جمع و جور کنه
چه توقع هایی داریا
خیلی خوب بود هیژی خیلییییی
هیجده هیجده هیجججججججده (نمیدونم چرا خواستم لجتو در بیارم)
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
بعضیا اینجوری هستن
ابراز علاقه ی شدید رو اینجوری بروز میدن
ها ها ها
:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">