هــــــــــــــــــــیژده

16. من برگشتم

جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۷ ب.ظ

نمیدونم چجوری میشه که اینجوری میشم. ولی میشم.

اون موقع ها که دانشجو بودم از ترم 2 رفتم سر کار. تقریبا کارگری بود ولی اینقد لذت "پول خودم" زیاد بود که واسم مهم نبود. اون موقع ها زندگی به سه بخش تقسیم میشد. کار - درس - تفریح. سر کار درس میخوندم، سر کلاس میخوابیدم و موقع تفریح عذاب وجداد داشتم. نه کاری که میکردم دست بود، نه درسمو درست میخوندم نه تفریح مَشتی ای داشتم. ولی همه ی اون سه بخش و انجام میدادم. به نسبت خوب هم انجام میدادم. اینو بعدها فهمیدم که درسم تموم شد. اون موقع ها که سر کار درس میخوندم، وجدان کاریم اذیت میشد و بخاطر اینکه جبران کنم خیلی خوب کار میکردم. سرکلاس میخوابیدم ولی بخاطر اینکه جبران کنم شبای امتحان میترکوندم. موقع تفریح هم با اینکه عذاب وجدان داشتم ولی سعی میکردم از تک تک لحظه هام خیلی لذت ببرم.

درسم که تموم شد فقط کار بود و تفریح. سر کار که بودم ، بیشتر از کار کردن چال میکردم. البته خیلی پارامترها باعث میشد درست کار نکنم. اینو تو محل کار آخرم فهمیدم. اونجا مث باکسر قلعه حیوانات با دل و جون کار میکردم. چون دیده میشدم. ینی اینقد کار میکردم که به سختی وقت میکردم نیم ساعت تو 9 ساعت واسه خودم یه پست بذارم یا بیام وبلاگ. ولی میومدم و آپدیت بودم. بگذریم...

یه تغییر بزرگ بعد از ده سال زندگی روتین. سخته. تقریبا سه هفته س دیگه سر کار نمیرم. ینی سر کاری که صبح کارت بزنم نمیرم. استارت زدم که واسه خودم کار کنم. تمام تلاشمم دارم میکنم. الان دقیقا جایی هستم که مدتها انتظارش رو داشتم. "کار خودم" بر وزن "پول خودم". جدیدا خیلی وقت آزاد دارم. ولی نمیام وبلاگ! انگار که حسش نیس. انگار لذت وبلاگ نویسی هول هولی بیشتره. نمیدونم. شایدم تمرکز ندارم شایدم یه چیزی یا کسی جلوم رو میگیره و نمیذاره که بیام.

تو این چن روز یه تعطیلات خیلی خوب و مفرح رو سپری کردم. خیلی فک کردم. من الان خیلی باید حالم خوب باشه. ینی رو کاغذ اینجوریه. چرا تو واقعیت اینجوری نباشه؟! من حالم خوبه و برگشتم. خیلی با انرژی هم برگشتم.



پ.ن: همه نظرات قبلی رو بدون جواب تایید کردم. به بزرگی خودتون ببخشید :)


امضا: 18 برگشته به گوی و میدان

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۳
هیژده ...

نظرات  (۱۰)

۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۰ عزیز الله شهباز نسب
سلام 
برات آرزوی موفقیت دارم. 
اما نتیجش عاقبت بخیر نون حلال هس 
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
نون غیر حلال که اصن از گلوی من پایین نمیره. ینی اگه پایین هم بره بیرون نمیاد!
:)
بدون در نظر گرفتن این که هیژدهی  خیلی دلم میخاد اگر کسی میره تو کاری که خودش آفریده!  موفق باشه. شاید به خاطر اینکه برادر خودمم تو این شرایط بوده ی زمانی و تا ی حدی میفهمم نگرانی هاشو

اما با در نظر گرفتن این که هیــژده  خودمونی، خب این آرزوی موفقیته خیلی عمیق و از ته دل تر میشه

+ همه ی اینا باعث نمیشه از یه فحش کوچولو برای دیر آمدنت بگذرم البته :) 

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
خواهشی که ازت دارم اینه که یه فحش پدرمادر دار بدی
از این فحش لوسا مث بیشعور و کثافت و بی ادب خوشم نمیاد :)

+ ممنون
ولکام بک ...
شاید هنوز به این تغییر بزرگ عادت نکردی ؛ برای همین رو کاغذ همه چی خوبه ولی واقعا نه !

تبریک می گم ؛ چون بالاخره انجامش دادی . به نظر من خود ِ این قضیه خیلی مهم ِ . خیلی.
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
چاکریم
ممنون از انرژی های مثبتت
۲۴ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۸ یک به اصطلاح نویسنده
پووووووف بالاخره برگشتی :)
حیف حیــــــــف که به اندازه کافی عذرت موجه بوده که فحش نخوری،حیـــــف

خی لی خوبه که میتونی به کارت یه پسوند و نسبت ِ "خودم" اضافه کنی و خی لی خوشحالم برات که این "خودم"رو بعدِ "کار" داری.
ایشالله دوره کاری ِ پر پول و پر موفقیتی داشته باشی.
فکر کنم خستگیِ شدید بعدِ انجامِ کاری که واسه خودته خیلی خیلی شیرین و پر لذت تر باشه تا خستگیِ خیلی کمِ کاری که برای یکی دیگه انجام میدی. تا باشه از این خستگی ها :)
کارِ پر برکت داشتن و صاحاب کارِ موفق شدنو برات آرزو میکنم.
موفق...
(چقد دعا زدم به کمرتااا :)

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
کمرم شیکست!
:)))))
ممنون دل انگیز
سلام به هیژده گوگولی مگولی...
میدونی انگار این یه قانونه هرچقد بیشترکارداشته باشی مغزت بیشترفعالیت میکنه وهمینطورجسمت...
مثلا من تودوران کنکورم بااون همه تایم زیاد درس وتایم کم فراغت هم متن مینوشتم هم گهگاه کتاب میخوندم هم کلا مفیدتر بودم الان ک بیکارم هیچکدوم ازاین کارا رو انجام نمیدم چون حسش نیس بقول تو....
وبم چندوقتی ننوشتم ک بی ارتباط هم نبود باشرایطی ک داشتم علاوه بربی حوصلگی...
خلاصه اینکه من هرچقدسرم شلوغترباشه اززندگی لذت بیشتری میبرم...
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
دقیقا همینجوریه
100% بات موافقم سپیده گوگولی منگولی :)
بدمست بهم گفت داری چال میکنی  :|
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
بدمست به کونش خندیده :)
باباااا اینکاره
بابااااا کار خودت
بابااااا پول خودت
دست مارم بیگیر مشتی !
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
فکس نداری؟!
:))
نظرمن کو؟😠😠
من به آزادى عمل انسان ها اعتقاد دارم ، به اینکه وبلاگ خودشه مى خواد آپ نکنه هم اعتقاد دارم ، حتى به اینکه شاید دغدغه و اینا داشته باشه و حس وبلاگ نباشه هم اعتقاد دارم ! ولى اینا دلیل نمیشه هر بار بیام وبلاگت و ببینم آپ نشده ، فش ندم !
+من فشاى خوبى بلدم ^_^ ازونا که دوس دارى :|
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
یا ابلفرررررررررررررض
این فحشا رو از کجا یاد گرفتی؟!!!
اون فحش سومی، خودتی
:)
راستی تبررریک...دیدی بالاخره تونستی وانجام دادیش؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
مشغولم فعلا
هنوز یه قرون هم در نیاوردم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">