هــــــــــــــــــــیژده

96. سلام 95... سلام آرامش...

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۴۸ ب.ظ

ما سه نفریم. پدر، مادر و من. من سر میز این شکلی میشینم. میدونم! خیلی احمقانه و مسخره س. ولی اینجوری میشینم. امسال اینجوری آغاز شد:


باب: 18 تو رو خدا مث آدم بشین.

من: چشم (و خودمو جمع و جور کردم)

باب: من اگه برگردم عقب به دندونام و زانوهام خیلی توجه میکنم.

من: مام... تو اگه برگردی عقب چیکار میکنی؟

مام: من؟...........من اینقد حرص نمیخوردم.

من: ینی چی؟

مام: من خیلی حرص الکی خوردم. حرصهایی که میتونستم نخورم. اتفاقایی که قرار باشه بیفته، میفته. من پشیمونم

من: مثلا چی؟

مام: هممممممممممه چی. هرچی که فکرشو بکنی. درس خوندن شماها. کارِتون. زندگیتون و تمام اتفاقایی که افتاد. من اگه به هیشکدوم این اتفاقا فکر نمیکردم یا اینقد حرص هم نمیخوردمم میفتاد.

من: ایول


بحث تموم شد.

مامانم خیلی حرف معمولی ای زد ولی همین حرف معمولی هدف منو تو سال جدید تعیین کرد. این حرفش بدجوری به دلم نشست. آرامش... خیلی چیز خوبیه. آدم آروم خیلی جذابه. خیلی آرومه. سال 95 سال آرامش (و البته اقدام و عمل) نامگذاری میشه.



ما یه آشنایی داریم که دختره. یه دختر چاق که تو دوره ای که الان این چسب نواری روی میز من هم میتونه لیسانس بگیره، طرف رفوزه شد! رفوزه!!! میتونین متصور بشین؟ تو این دوره! طبق محاسبات و اعداد و ارقام روی کاغذ همچین آدمی زیاد جالب به نظر نمیرسه.

بحث تلاش نکردن نیستا. نمیگم حکمت یا قسمت یا شانس. اتفاقه. اتفاقهایی که رخ میدن. نمیدونم چجوریا ولی میفتن.

همون آدم، بعد از ازدواج الان تو تگزاس امریکاس و داره انگلیسی صحبت میکنه. جایی که خیلی آدمای درس خونده و تلاش کرده، نتونستن برن. جایی که خیلی ها که به مراتب بالاتر از اون بودن نتونستن برن. ولی اون دختر چاق الان اونجاس...


وقتی اینجوری به قضیه نیگاه کنی، دیگه حرص نمیخوری. تلاشتو میکنیا ولی درگیر نمیشی. تمام اتفاقایی که تا حالا تو زندگیمون افتاده رو مرور کنیم. جایی که هستیم رو ببینیم. جایی که دوس داشتیم باشیم رو هم ببینیم. خیلی اتفاقا میفتن بدون اینکه ما توش سهمی داشته باشیم.
واقعیت اینه که اتفاق ها میفتن و تنها کاری که از دست ما برمیاد اینه که لبخند بزنیم، شل کنیم و لذت ببریم.


پ.ن.1: این کلیپ رو بالای 100 بار دیدم. تقدیم به همه ی شماها که میخوایین سال آرومی داشته باشین.اینجا

پ.ن.2: اگه این سوال رو از من میپرسیدن که من اگه برگردم عقب چیکار میکردم؟ میگفتم اصن به دنیا نمیومدم. اصصصصصصصصلن


امضا: 18 آروم

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۰۷

نظرات  (۲۱)

یکی از هدفای سال ۹۵ منم ارامش و حرص نخوردنِ...
امیدوارم به هدفمون برسیم
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
بلند بگو ایشالالله
:)))
باید این پست رو به مامانم  نشونش بدم.
به نگاه به پست "مصاحبه " من بندازید:)))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
حتما نشون بده
ما باید فرهنگ واقعی و درست رو صندلی نشستن رو بین المللی کنیم :)
نمیشه توی آمریکا انگلیسی صحبت نکنه و آمریکایی حرف بزنه؟!
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
الان من جواب این سوالت رو بدم تمام مشکلاتت حل میشه؟!
:)
من واقعا حوصله ندارم برگردم عقب :|
اینهمه راه اومدم باز برگردم که قیف بگیرم مثلا؟ بیخیال بابا -___-

+پست خیلی خوبی بود. اقدام و عمل فراموش نشه البته.
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
قیف بگیری؟!
ینی چی؟
واقعا ...
نورد درصد ؛ بلکم بیشتر ِ وقتایی که حرص خوردم ، هیچ تغییری توی نتیجه به وجود نیمده . فقط من پیرتر شدم . همین .

مرسی از مامانت به خاطر یادآوری این قضیه .
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
خواهش میشه :)
سختت نیست؟ من جای تو کمرم درد گرفت

من هم اگه دست خودم بود، تو همون دنیا میموندم.
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
کمر واسه چی؟
زانوی آدم درد میگیره اینجوری
وای هیژده (((((((((:

نقاشیت منو کشت ((((:

اول فکر کردم یه کلاغ نشسته (((((:

اون دماغه تا منقارت((((:


پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
دماغ؟
منقار؟

مودبانه جمله ای که میخوام بگم  اینه:برو دست خدا مهنددددسسس!!!!
یه چیزی بگو که دست خودت باشه اومدن نیومدنت که دست خودت نبود!!!!
کاش مامانت با مامان من یه صحبتی کنن هرچی میگم اینقدر حرص نخور گوش نمیده.
من یک سال سختی کشیدم ارخش نشستم همونجایی که قبل اون یکسال به راحتی مینشستم!!!وقتی این صندلی مال منه مال منه حالا تو خودتو هی به در و دیوار بزن!!!!
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
میدونی... باید به این مرحله برسن خودشون.
با حرف متقاعد نمیشن
والا نمدونم چرا این اصطلاحو به کار میبرن واسه گشادا 

نشنیدی؟ 

میگن فلانی قیف گرفته. (کنایه از اینکه کونگشادی رو گذاشته کنار :| ) 

در کل اگه کشفش کردی به مام بوگو -__-

+ عاهان ! در همین لحظه فمیدم !
کنایه از اینه که انقد تنگ شده که نیاز پیدا کرده به قیف گرفتن !

توضیحات ازین بهتر؟ :)))
پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
توضیحات کامل و شفافی بود. کاملا فهمیدم
ممنون :)

۰۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۴ خانم سربه هوا
سال نو مبارکت هیژده 
منم همینجوری میشینم 
پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
همچنین
خیلی عجیبه که تعداد آدمایی که اینجوری میشینن اینقد زیاده!
من کمرم درد میگیره!
خب پسر خوب اگه زانوت درد میگیره چرا اون جوری میشینی؟:D

خطاب به اون دوست عزیز هم، نه منقار نه دماغ، اونچه که میبیتید دست هیژده است که زده زیر سرش
پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
مازوخیسم دارم!

+ ممنون از رمز گشاییت. خودم تاحالا فک میکردم منقار یا دماغه!!!!!!!!
:))))))))
مریمی!!
اون نه دماغه، نه منقار!
مثلا دست چپشه که به سرش تکیه داده!
+منم در نگاه اول مثل تو دیدمش!!
:)))))
هی میگفتم عجب قبافه ی لهی! 

+طرف تو آمریکا هنوز داره انگلیسی حرف میزنه؟! :))) 

پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
چرا فک میکنین که امریکایی با انگلیسی اینقد فرق دارن؟

سلام هیژده جان

یه لایک بزرگ برای این پست.

راستی من کلا اینجوری میشینم ... به نظرم  پاها تنها اعضایی از بدن هستن که خیلی توی دست و پا! ن

پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
فامیل جان
من با این پستم فهمیدم تعداد آدمایی که اینجوری میشینن از آدمایی که مث آدم میشینن بیشترن!
همه ادای آدما رو درمیارن
تو فکرم تو یه مراسم رسمی اینجوری بشینم تا بقیه هم راحت شن :)
چقد همه تعجب کردن
منم همیشه اینجوری رو صندلی میشینم
تازه داداشمم همینطوره
بعد رو صندلی هامون جای دوتا کف پامون فرو رفته(((:
پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
فاطمه جان
برو بقیه نظرا رو بخون... کفت میبره
انگار همه اینجوری میشینن. خودمم خیلی تعجب کردم
خیلی سخت میشینی رو میز .من یه پامو میذارم روی لبه میز یه پای دیگم روی زمین دستمو تکیه میدم به زانو آی میچسبه:)))
راس میگه مامانت.حرص خوردن ادمو پیر میکنه .حرص میخوری که بچه هات نمره هاشون خوب شه ،انتخابای درستی کنن،مدرک بگیرن سر کار برن ازدواج کنن حرص میخوری که سرکارت پیشرفت کنی و خیلی اتفاقای ساده ای که بالاخره یا میفته یا نمیفته .
پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
ولی بازم حرص میخورن...
مادر است دیگر
حرصش که بگیرد، آن را میخورد!
۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۰۹ سرباز جامانده
:-D اصن له شدم.توانایی شما ستودنیه. بله صددرصد درست گفتن.باشد تا رستگارشویم
پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
تواناییم تو چی ستودنیه؟!
مامانا واقعن خییلی حرص می خورن...نمی دونم چرا... اصن ویژگیشون الکی حرص خوردنه

اگه بر میگشتم عقب خیییلی کارا می کردم... اصن الان که بهش فکر کردم دلم خیلی سوخت...چه اشتباهاتی کردم...
پاسخ:
این صدای 18 است که می شنوید:
خو از این به بعد اون اشتباهات رو نکن :)
یا حداقل تکرارشون نکن
پست خیلی خوبی بود.. مرسی
با پ.ن2 کاملا موافقم
ما پشت میز غذا نمیخوریم.میزمون فقط دکوریه.خوش به حالتون :)
تو چیکار نمیکردی, به دنیا نمیومدی؟س.تی بودا.مگه دست توهه والاااا
چقدر خوبه که سه نفریدا :)
مای ویدئو وان! :)
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
جمله ی دوم و چهارم رو نفهمیدم!
سوتی دادی میخواستم بنویسم.
توضیحات تکمیلی جمله دوم:به دنیا اومدنت دست خودت نبود که پسرم
توضیحات تکمیلی جمله چهارم: اون کلیپ که گذاشتی به اسم my video 1 سیو شد و بهش لبخند زدم :)
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
مگه تو مامانمی که بم میگی پسرم؟!
۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۳ سرباز جامانده
:-/ تواناییتون تو پشت میز اینجوری نشستن و غذا خوردن
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
خب...؟
جملت همینقده یا نصفه اومد؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">