هــــــــــــــــــــیژده

50. عکس

پنجشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۱۱ ب.ظ

مقدمه:

زمانهای قدیم یه نرم افزاری دستمون رسیده بود که جون میداد واسه اونایی که هیچ استعدادی در یافتن جنس مخالف نداشتن یا مث من بخاطر اینکه روی این نقیصه شون سرپوش بذارن میگفتن که این کارها رو چیپ میدونن اما واقعیت اینه که استعداد نداشتن. پس به کمک اینترنت که در اون زمانها فقط در کافی نت ها یافت می شد و ابر نرم افزاری به نام یاهو مسنجر تمام عقده هایی رو که تو واقعیت باش دست و پنجه نرم میکردن،با اون نرم افزار پوشونده و تبدیل به کول ترین  و خواستنی ترین لیلی یا مجنون زمان میشدن و الحق که موفق هم بودن. هک کردن آیدی تا قرارهای سر کاری و چه بسا تشکیل خانواده تبدیل شده به خاطرات اون دوران.

با گسترش اینترنت،  تو هر خونه ای یه استیشن کافی نت گونه ایجاد شد و زمان چت ها از 6-8 شب به 12 تا 4 صبح تغییر کرد. یه مدت که گذشت دیگه چت کردن و ارتباط نوشتاری تبدیل به کار خزی شد چون فیصبوک خیلی چیز باکلاس تری بود. اطرافمون پر شد از آدمای کول، خوشگل، بافرهنگ و فرهیخته ای که وجودشون رو فقط میشد تو دنیای مجازی پیدا کرد. فیصبوک یه مزیت دیگه هم نسبت به یاهومسنجر داشت و اون این بود که این امکان وجود داشت که بدون صرف وقت چن روز تا چند ماهه میشد ظاهر طرف رو بدون درد و خونریزی دید.

اما نقطه ی عطف این سیر تکاملی اومدن گوشی های لمسی و پدیده ای به نام وای فای بود. با پیشرفت روزافزون علم و دنیای تکنولوژی، اطراف ما پر شد از برنامه و اپلیکیشن های ارتباطی که این امکان رو برای ما فراهم کرد که خیلی آسون (و البته تقریبا رایگان) بتونیم با دوستامون در ارتباط باشیم. روم های جذاب یاهو مسنجر جای خودش رو به گروههای خانوادگی و دوستانه ی وایبر و تلگرام داد. دیگه این روزا از اساتید دانشگاه گرفته تا بازاری های پایتخت، هر کی با هرکی کار داره یا هرکی یه چیزی رو میخواد نشون یکی دیگه بده، در کسری از ثانیه اون عکس رو با دم دست ترین وسیله ی ممکن (موبایل) واسه طرف میفرسته و اون طرف هم به راحتی عکس مذکور رو با دم دست ترین وسیله ی ممکن(موبایل) میبینه.

پایان مقدمه


حتما واسه خیلیا پیش اومده که یه بی اف یا جف داشته باشن که از نظر فیزیکی ازشون دور باشه. یه شهر یا یه کشور دیگه. یا مثلا ممکنه خیلیا از خانواده دور باشن. با توجه به این جمله و مقدمه ی بالا به یه رابطه ی ریاضی ساده میرسیم:

دوری از دوستان یا خانواده + وجود اپلیکیشن های جدید = عکس!

خیلی واضحه. اینقد واضح که نیازی به توضیح نداره. این عکس ها، عکس های معمولی نیستن. ینی چون معمولیه معمولی نیس. مثلا عکس یه غذای سوخته یا یه شلوار جدید یا یه خونه ی پخش و پلا. این عکسا هیچ جذابیت یا بار هنری ای توش نیس اما سرشار از حسه. سرشار از حس هایی که فقط دو یا چن نفر محدود درکش میکنن. به نظر من ارزش این عکسا زمانی معلوم میشه که یه مدت طولانی ازش میگذره. یه سری عکس مسخره که (برخلاف عکسهای بی نهایت زیبا و هنری) وقتی میبینی لبخنده که رو لبات میشینه.

همه این داستانا واسه این بود که به سفارش یه دوست قدیمی (یک به اصطلاح نویسنده) و یه فکر کپک زده اینستاگرام هـــــــــــــــــــــــــــیژده رو راه بندازم. پس این کار رو کردم. اینستاگرام هیژده به آدرس hizh.10  با رسالت مشابه با وبلاگ هیژده "واسه زمانی که یه سری صحنه ها قرار باشه موندگار شن" راه اندازی شد. باشد که رستگار شویم...


پ.ن: شرمنده بابت تاخیر در جواب دادن به کامنت ها


امضا: 18 اینستاگرامیان

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۱

نظرات  (۱۴)

دقیقا ... دقیقا به اون قسمتی که گفته بودی " یه سری عکسا بار ِ هنری ندارند ولی پر از حس اند " .
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
بعله دیگه
اینجوریاس
خـدایـی تو تموم ِ سالهایِ زندگیـم همچیـن خود مهم پنداری عینِ تو ندیدم
با چ رویـی پیجـی که نه پست داره نه فالوور نه فالووینگ private میکنی؟ :))
پاسخ:

این صدای 18 است که میشنوید:

ها ها ها

اینستا باز نیستم که

بلدم نیستم

تازه استارت خورده

مسخره نکن دیگه

:|

مهرا گفت دیگه منم میخواستم همینو بگم :/ 
اول یاد بگیر بعد بیا پست بلند بالا بذار معرفی کن
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
حرف نباشه! همینی که هست!
تبریک :)
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
ببلول :)
وااای بر تو هیژده!  نکنه پرایوت کنی! 
+ یه hizh10تو اینستا بود آدرس وبلاگتو تو بیوش نوشته بود!  تو نبودی؟ :/
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
خودم بودم
حذفش کردم
اون تمرینی بود
تو شوار وبلاگتو به زور بالا میکشی.اینستا داشتنت دیگه چی بود؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
عایا شلوار وبلاگ من پایین است؟
اگر پایین است عایا شما هم اینجا هستید؟
اگر شما اینجا هستید عایا به میل خودتان است؟
عایا پدر مادرتان خبر دارند؟
اگر جواب همه ی سوالهای مذکور مثبت است، سلااااااااااااااااااااااااااام چوطوری عمویی؟!!!
:))
۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۵:۵۸ یک به اصطلاح نویسنده
سلااااام
این سلام سلامیه که دوماهه خفش میکنم تا بفهمم اونایی که اعتیادو ترک میکنن چه حسی دارن.قرار بود یه چند وقتی هیچی نگم،فقط میخوندم و میشنیدم،کلی حرف داشتم ولی هیچی نمیگفتم تا بفهمم قدرت ترک نوشته های هیژدهو دارم یانه،نوشته هایی که شاید دوباره و چند باره میخوندمشون و همین باعث شده بود مث خی لی های دیگه از هیژدهی ها تبدیل به  یه معتاد بشم،یه مدت شد دوماه و این دوماه برای من
 اوج قدرت بود که چطور اون هم اظهار نظر و خفه کرده بودم و هیچی نمیگفتم ،اما همیشه همینطور بوده،همیشه هست،درست زمانی که فک میکنی چقد قدرتمندی یه نیروی در نگاه اول کوچیک میاد و تبدیلت میکنه به ضعیف ترین آدم .حالا من برگشتم دوباره نظر بدم،حرف بزنم،برگشتم دوباره سمت مواد :)
یچیزی هم فهمیدم،آدمایی که یه اعتیادو ترک میکنن،هرچقدم قوی بالاخره یجایی،چه دور چه نزدیک،بر میگردن به سمت مواد اعتیاد آورشون.
خوشحالم از برگشتنم ،نطقمم تازه باز شده ولی میذارم پستای بعد :)
+خوشحالم که هیژده اینستادار شده.
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
خو واسه چی این کار رو کردی؟
من نمیفهمم!
البته در مورد نظرت راجع به اعتیاد و برگشت به اون 100% باهات موافقم.
+ بعنوان اولین پیشنهاد دهنده ی راه اندازی اینستا، خودت هم باید پاسخگو باشی. کجاشی؟
منم می خواستم بگم چرا پرایویت؟! خب ماهایی که می خوایم یواشکی ببینیم چه کنیم؟!!
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
نشد دیگه... از این شیطونیا نداریم
۲۴ آبان ۹۴ ، ۲۰:۲۰ یک به اصطلاح نویسنده
به علت عدم وجود پست تو پیجم ، ریکوئستتو رد کردم وگرنه حضور دارم تو فالورات :)

+از اون موقع تا الان یه پیشنهاد ساخت کانال تلگرامم داشتم که دیگه نامردیه واقعا،هم وبلاگ بنویسی،هم پیج اینستا بگردونی،هم رادیو ضبط کنی هم کانال بگردونی.دلم سوخت هیچی نگفتم:)
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
خو کدومایی؟!
۲۵ آبان ۹۴ ، ۱۳:۳۳ یک به اصطلاح نویسنده
Ms_namazari
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
اوکی

اینستا خیلی بده....خیلی بده هیژده...اینستا باعث میشه خیلی چیزا از ادما بفهمی که خوب نیست...باعث میشه ادما یه شکل دیگه بشن که خوب نیست...کلی ادم مجازی میشناختم که از وقتی وبلاگشون بسته شد و رفتم کلی گشتم تو اینستا پیداشو ردم یهو دیدم هیچ ربطی به وبلاگشون ندارن....کلی ادم واقعی میشناختم که وقتی تو اینستا دیدمشون واقعیشونو دیدم که لزومی نداشت ببینم و بشناسم...اینستا جای بدیه یا نه یا اگه میا هیژده وارانه بیا و بمون بی زحمت!!!!!!!

دم شما گرم.

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
تو اینستا حرفت رو پس گرفتی و جوابی واسه این کامنتت ندارم :)
۱۸ آذر ۹۴ ، ۲۰:۴۰ همون قبلی
اون موقع عکس غیر هنری حس دار رو شدیدا موافقم ما بایسری از رفقا ی گروه کوچیک داشتیم(البته هنوزم داریم) دیگه هرچی میخریدیم و میدیدیم و اینا عکس میگرفتیم میفرستادیم پیج اینستاتون مبارک
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
ممنون
الان اسمت همون قبلیه یا همون قبلی هستی یا اسمت همونه فامیلیت قبلیه
داستان چیه؟
۲۰ آذر ۹۴ ، ۰۲:۴۴ همون قبلی
همون آدم قبلی منظورمه.دیگه بجز من کسی هست ک بیاد5-6 تا نظر پشت سرهم بذاره؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
خنگ نیستما
ولی بازم نفهمیدم کی هستی!
:/
۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۵:۰۱ سرباز جامانده
همون قبلی منم
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
عاههههههههههههههههههان. پس شمایی :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">