49. فقط ماتحت فراخها بخوانند
آیا در جواب همه ی درخواست ها میگید "الان" و "الانِ" شما از یکی دو دیقه تا یکی دو سال طول میکشد؟ آیا درسهایتان و کارهایتان به شب امتحان موکول میشود؟ آیا از دقیقه ی 91 در فوتبال لذت می برید و هنوز امید دارید؟ آیا همیشه مقداری از مختان را کارهای عقب افتاده تان اشغال کرده اند؟ آیا همه ی کارهایتان را هول هولی انجام میدهید؟ ...
و در یک کلمه آیا مث من یک کون گشاد هستید؟
من راه حل مناسبی پیدا کردم. با ما همراه باشید...
راه حل خیلی ساده س. اینقد ساده که وقتی
بگم ممکنه بگید چقد مسخره. ولی نباید اینو بگین. چون راه حل در عین سادگی
بسیار کارآمده. راه حل اینه:
بذارید پُشتِش
در ظاهر ممکنه این جمله اندکی بی ادبی
به نظر بیاد ولی واقعیت اینه که این جمله واقعا همونیه که احتمالا ذهن
منحرف شما طرفش رفته و واقعا بی ادبیه. اصلا مهم نیس که جنس شما چیه. مهم نیس که دارید یا نه. شما با هر جنسیتی میتونین بذارین پشتش.
بر همگان (در اینجا منظور کون گشاد های عزیز (که از این به بعد به اختصار ک.گ نامیده میشوند) هستن) واضح و مبرهن است که تغییر اونم واسه ماها بسیار سخته و آن تایم یا مرتب بودن چقد مضحکه ولی یقین بدونید که قرار نیست چیزی عوض بشه و ماها قرار نیست که تغییر کنیم. پس نگران آینده و ماتحت خود نباشید.
همیشه یه سری چیزها و یه سری کارها وجود دارند برای انجام ندادن و به تعویق انداختن. این یک واقعیت محضه ولی همون کارهای لعنتی میرن و یه گوشه از مخ انسان رو اشغال می کنن. کارها به تدریج جمع میشن و فضای مخ نیز متعاقبا پر میشه از فکر انجام ندادن و احتمالا عذاب وجدان. یه قانون دیگه ای که وجود داره اینه که انجام دادنی رو باید انجام داد، کردنی رو باید کرد، خوردنی رو باید خورد، نوشتنی رو باید نوشت و خوندنی رو باید خوند و .... اما کِی و کی؟ ما ک.گ ها؟ الان؟ به موقع؟ عمرا!!! تمام این اتفاقات، اتفاق میفته، ولی به وقتش و به شیوه ی مناسب خودش.
بذا با یه مثال پیش بریم. احتمال قریب به یقین همه ی ما تو دوران نکبت بار تحصیلمون پایان نامه داشتیم. پایان نامه به خصوص در دوران ارشد، یکی از اون کارهایی است که جایگاه ویژه ای تو مخ انسان داره. مثلا واسه ی من تقریبا یک سال زمان برد. (روم نمیشه بگم یک سال و نیم. شما بخونید همون یک سال) یک ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــال زمان خیلی زیادیه. خب مخ ما پر میشه از اینکه من پایان نامه دارم. ولی ما که بیکار نیستیم. کلی مورد و سوژه ی دیگه مث تفریح، سفر، یللی تللی، لش کردن با دوستان و ولگردی هم به عهده ی ما هست. مگه میشه پایان نامه رو با این کارها هم مقایسه کرد؟ خب طبق اصول روانشناسیِ قورباغه ت را قورت بده، قاعدتا ما میریم سراغ مهمترین و سخت ترین کار، ینی تفریح! ولی اونقدی که باید، لذت نمیبریم چون اون بخشی از مخ که به تفریح اختصاص داده شده، با پایان نامه پر شده و همش ما درگیر یه عذاب وجدان لعنتی هستیم. دایورت کردن تا حدی از بغرنج بودن موضوع میکاهه ولی به جایی میرسیم که دیگه وقتشه. دیگه باید رفت سراغش
کار از اینجا استارت میخوره. آستین هاتون رو بزنید بالا و به کاری که تبدیل به یه غول بزرگ شده نیگاه کنید. نیت کنید که میخوایین بذارین پشتش و ترتیبش رو بدین. یه جوری به قضیه نیگا کنید که انگار با اون موضوع کل کل دارین و کل تمرکزتون رو بذارین روش. با تمام انرژی بذارین پشتش. قطعا اولش خیلی دست و پا میزنه و احتمالا مث ماهی لیز میخوره و در میره ولی شما نیت کردین که بذارین پشتش. شروع کنین. اونو تو یه کنج گیر بندازین و برش گردونید و بذارین پشتش. اینقد محکم فشار بدین که نفسش بند بیاد و احتمالا ناله هاش بلند شه. دلسوزی یه اشتباه بزرگه. خیس عرق شدین و خسته شدین. ولی کوتاه نیایین. به کارتون ادامه بدین. قطعا اولش هیچ پیشرفتی رو شاهد نخواهید بود. حتی ممکنه مایوس شید. شاید این عملیات یه ساعت، یه روز، یه ماه یا یه سال طول بکشه پس مایوس نشید و با همون نیت و نگاه مبارزانه به قضیه نیگاه کنین. مطمئن باشید که از یه جایی به بعد کمرش میشکنه و تمکین میکنه. دیگه هیچ صدایی ازش در نمیاد و مظلومانه به شما که وحشیانه مشغول انجام دادنش هستین نیگاه میکنه و بالاخره تموم میشه و از بین میره. احتمالا اونقد خسته اید که بعدش همونجا کنارش خوابتون میبره و لذت بخش ترین جای داستان صبح روز بعد، زمانیه که از خواب پا میشیشن و میبینین که مختون چقد سبک تر شده.
هممشکلات عزیز (بر وزن همکار یا همبستر یا همسر خوانده شود). بیایید و همینجا به من این قول رو بدین که امروز تصمیم میگیرین که پشت یه چیزی بذارین و بعدش بیایین و از خاطرات و حس خوب بعدش واسم بنویسین. من به شما قول میدم که نه پشیمون خواهید شد نه در قطر ماتحت شما تغییری ایجاد خواهد شد. خواهش میکنم یه بار امتحان کنین.
فقط قبلش چن تا نکته ی مهم رو باید تذکر بدم:
- اصن نگران این نباشید که ما قراره تغییری تو زندگی مفرحمون بدیم. این یه پریود موقته. مثلا در مورد همون پایان نامه، خدا پیغمبری اگه سر و تهش رو جمع کنیم، شاید یک ماه، فول تایم، لازمه تا یه پایان نامه جمع شه نه یک ســـــــــــــــال
- بزرگترین اشتباه یک ک.گ زمانیه که دو یا چند غول رو همزمان انتخاب کنه که پشتشون بذاره. چون اتفاقی که میفته اینه که اون غول ها شما رو تو یه کنج گیر میندازن و احتمالا ناله های شماس که گوش فلک رو کر خواهد کرد.
- همیشه از بزرگترین، قدیمی ترین یا چِغِر ترین غول شروع کنین. غولهای کوچیکتر هیچ جذابیتی ندارن.
- موقعی که رو کار هستین، فقط رو کار باشین و تا کارتون باش تموم نشده، از روش بلند نشین.
- شما میتونین پشت هر چیزی بذارین. از مرتب کردن اتاق تا زبان خوندن، رژیم گرفتن یا دکترا گرفتن.
-
مهمترین و مهمترین و مهمترین بخش این عملیات تصمیمیه که گرفته میشه. پس با یه تصمیم درست، یه دوران سخت، از ک.گ بودن خود لذت دائمی ببرید.
امضا: 18 مارخورده ی افعی شده