هــــــــــــــــــــیژده

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «م» ثبت شده است

من یقین دارم که همه ی اتفاقا تو مغز و ذهن آدم رخ میده. همه ی احساسات اونجا حس میشه اما وقتی دلت برای یکی تنگ میشه، دلت بحال یکی میسوزه، دلهره یا دل شوره میگیری، دلت با کسی صاف نیس، دلت گرفته، وقتی یه کاری رو دلی انجام میدی یا خیلی دل های دیگه انگار واقعا دلت یه جوری میشه! این دلی که میگم یه جاییه بالاتر معده، بین دوتا جوجو و تو مرکز قفسه سینه.

واقعا سواله واسم که اگه همه اتفاقا تو مغز میفته چرا اونجا یه جوری میشه؟ دوستان طبیب پاسخگو باشید...



امضا: 18 دلیاب

۳۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۰۱
هیژده ...

خیلی وقته ننوشتم. خیلی وقته که درگیر شدم. مث یه موج که میاد و آدمو با خودش میبره و وقتی به خودت میایی، میبینی عوووووووووووووووووووووووووووئه! چقد دور شدی از اونجایی که بودی

چندین تا مطلب هی میخواستم بنویسم و نشد

  • انتخابات امسال رای ندادم ولی تو یکی از حوزه های انتخاباتی مسئول احراز هویت رای دهندگان بودم (این خودش یه پسته)
  • سوم اسفند روز خوبی بود.
  • بر هر ایرانی واجب است (مستحب نه ها، واجب) که حداقل یکبار غروب خورشید در خلیج فارس را ببیند.
  • مرام و معرفت، نه تنها هیچ ربطی به جنسیت ندارد، بلکه هیچ ربطی به جنسیت ندارد.


امضا: 18

۱۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۲
هیژده ...