هــــــــــــــــــــیژده

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است

این پست دقیقا چن لحظه بعد از پست قبل ثبت شد.

دارم آخرین لحظات و ساعات مجردی رو تجربه میکنم.

احتمالا الان که این پست ثبت شده، دو نفر با گفتن یه "بله"، یا "با اجازه ی بزرگترا بله"، تشکیل یه زوج رو دادن.

من و یکی مث من.


اینجا تنها جاییه که راحتم و میتونم حسم رو تخلیه کنم. اینجا جایی نیس که بخوام دروغ بگم.

حالم اصلا خوب نیس.

نه بخاطر انتخابم و نه بخاطر تموم شدن مجردی.

دوسش دارم.

اینقد که حاضرم ادامه ی زندگیم رو باش شِیر کنم.

این ینی خیلی.


حسم دقیقا حس لحظه ی سال تحویله...

یه دلشوره ی دوست نداشتنی تو دلم... یه دلشوره به سبک آلبوم ناگفته های حافظ ناظری



تغییر

یه تغییر بزرگ

یه تغییر قشنگ

یه تغییر ترسناک



نمیدونم! نمیتونم بیشتر بنویسم.




امضا: 18 در حال آخرین تایپ با انگشتانی لخت!


۰ نظر موافقین ۱۶ مخالفین ۱ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۰۰
هیژده ...