هــــــــــــــــــــیژده

4. اسب

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۵ ب.ظ

تو گوشیم فقط سه تا بازی هست. یکی از دیفالت روش بوده، یکیش پوکرِ و اون یکی رو خودم ریختم. شطرنج. یه چند ماهی هست که از قمار تو پوکر خسته شدم و دارم شطرنج بازی میکنم. تقریبا هرشب و شبی حداقل یه ساعت. اگه ببرم امتیازم بالا میره و طرف زرنگ تر میشه و اگه ببازم برعکس. شطرنج در عین سادگی، بی نهایت جذابه. شطرنج یه نماد واقعی از زندگی روزانه ی معمولیه.

از اول همه چی مساویه. همه چی. مقدار نیرو، نوع صف آرایی و موقعیت دو طرف. تنها چیزی که فرق میکنه رنگ طرفینه. تو شطرنج هرکی یه وظیفه ای رو بعهده داره و وظیفه ی گروهی، حمایت و حفاظت از شاهِ بی خاصیته.

سربازها از همه بیشترن و از نظر سازمانی پایین ترین مقام رو دارن. همیشه تزم تو بازی شطرنج این بود که سرباز ها فقط به درد قربانی شدن بجای یه مقام مافوق، به دام انداختن یا تحت فشار قرار دادن طرف مقابل رو بعهده دارن. اما بعد از این چند ماه فهمیدم که ارزش سرباز، کم از ارزش هیچ کدوم از مهره های دیگه نیس. همین کچل های به ظاهر خنگ، کافیه طول مسیر جنگ رو طی کنن تا به پرقدرت ترین فرد میدان تبدیل شن. سربازها نماد آدمهای معمولی ان. نماد من و امثال من که فقط کمیت رو افزایش دادیم و تو کیفیت بی تاثیر بودیم.




اسب و فیل و رخ یگانهای پشتیبانی ان. رخ یا قلعه، همونجوری که از شکلش هم معلومه نماد قدرت و استواریه. یه پشتیبان واقعی که خیلی قویه و ارزشش اندازه ی 5 تا سربازه. اسب نماد هوش و ذکاوت در عین ظرافته. اسب دلبرانه حرکت میکنه و دهن همه رو میفاکه. اسب نماد سیاسته. با اینکه دروغ میگه، ولی دوست داشتنیه. اسب مث تسوکه تو میتیکومانه! با فیل خیلی حال نمیکنم. ولی ارزش فیل هم اندازه ی اسب و به اندازه ی سه تا سربازه. فیل نماد اعتقادات و قدرت ایمان یه نفره. به ظاهر عملکردش شبیه رخِ ولی کیلومترها از جلال و ابهت رخ  دورتره.

وزیر پرقدرت ترین مهره ی میدان، معادل 9 سرباز و تنها مهره ی مونث جنگه. یه مونث جسور، با اقتدار و زیبا. تنها کسی که برازنده ی شاهه. وقتی حرکت میکنه، تیم حرکت میکنه و وقتی میمیره ستون اصلی تیم فرو میریزه. مث یه جمع پسرونه که تنها دختری که بینشون هست، میره و جمع حاضر تبدیل به یه جمع خشن و دوست نداشتنی میشه. خیلی از مهره ها داوطلبانه فدا میشن بخاطر اینکه وزیر بمونه. وزیر دوست داشتنی و قدرتمند مث یه ماده شیر...

و در نهایت شاه. شاهِ بی خاصیت و پر از تجمل. شاهی که ماکزیمم حرکتش یه خونه س. ینی وقار و جلالش اجازه نمیده که سریعتر حرکت کنه. شاهی که اینقد غرور داره که تنها محدودیتش اینه که نمیتونه تو خونه مجاور شاه مقابل قرار بگیره. شاهی که تمام مهره ها (حتی وزیر یا ملکه) بخاطرش از جون مایه میذارن. چرا اینجوریه؟ شاه واقعا بی خاصیته؟ جوابش اینه که نه! نیس. شاه، مغز متفکر تیمه. شاه تعیین میکنه که کی از کجا و چجوری حرکت کنه. همه شاه رو دوست دارن. شایدم دوس نداشته باشن ولی مجبورن که فرمانش رو اطاعت کنن. شاید به نظر بی انصافی بیاد که شاه شاهه! ولی شاه تنها مهره ایه که از زمین خارج نمیشه. میمونه و تحقیر میشه. شاید هیچ کدوم از این مهره ها قدرت تحمل همچین زجری رو نداشته باشن.

نمیخوام طولانی بنویسم. بعدا یه پست میذارم و از استراتژی های بازی میگم. استراتژی هایی که ما هر روز و هر لحظه باهاشون درگیریم. استراتژی هایی که واقعا کاربردی ان و من از یه بازی ساده استخراج کردم. من خیلی آدم خفنی ام! :)



امضا: 18 سوار بر اسب در حال پیتیکو پیتیکو کردن

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۳
هیژده ...

زندگی

شطرنج

نظرات  (۱۷)

 در مورد اون قسمتی ک جواب سوالتو دادی ; بنظر من این صحبتا واسه اینه ک خودمونو گول بزنیم و آروم شیم
وگرنه توی زندگی اکثرمون شاه خیلی بی خاصیت تر از اینه ک ارزش اینهمه فداکاریو داشته باشه
کاش این فداکاریا واسه وزیر بود
شاه خودشم میدونه خاصیتی نداره

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
دیدگاه فمینیستی داریا :)
زندگی مثل شطرنجی است که چه ببازی چه ببری زود تمام می شود.مثلا من پرفسورم
لطفا به وبلاگ منم سر بزن.خیلی خوبه که خدتونم مطلب می نویسید و کپی نمیکنید
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
قشششنگ بود.
چشم دادا
وزیر وزیر!
دم وزیر گرم!
فقد وزیر!
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
قبول دارم. ملکه ها دوس داشتنی ان :)
چه حوصله ای دارین
من دو شبه دارم  کارت ویزیت طراحی میکنم اندازه ی دوهفته خسته شدم
تازه بماند که اسکچ باید بزنم :|
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
از بچگی از لفظ اسکچ خوشم میومد. من باس گرافیک میخوندم. لعنتیا
اسم بازی چیه بگو منم نصب کنم بلکه شطرنج یادبگیرم 

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
shredder chess
۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۷ ❀◕ ‿ ◕❀ zizigolu
شما توی خونتون قناری ندارین؟!

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
داریم!!!!
چطو مگه؟
۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۴ یک به اصطلاح نویسنده
وزیرِ قسمتِ خوب و شیرین ِ قضیه بود :))خی لی با ظرافت توضیح دادی.
ولی در مورد شاه یه چی بگم، وقتی میگی مغز ِ متفکر همه فکر میکنن واقعا" طرف مغزه ولی کاملا" با چیزی که نشون میده متفاوته، اون در حقیقت راسِ قدرته و همه فک میکنن راس ِ قدرت بودن ینی واقعا" کول و تمام و باهوش بوده که رسیده به اون نقطه ولی این یه اشتباه ِ محضه، در حقیقت یه نوع ابلههِ که
با تکیه بر خر حمالی کردن(با کمال معذرت)زیر دستاش این مقامو حفظ کرده.
البته این یه واقعیته و در حقیقت نیازه، اگه نباشه نه چرخه ِ کاری وجود داره ونه هیچ کاری به آخر میرسه ، ینی ما یسری جایگاه و نقش داریم که بایــــد پُر بشن تا زندگی بچرخه.
هر چقدر هم نامردی باشه اما ماها مجبوریم مقامِ خودمون رو چه در پایین ترین و چه در راس بپذریم وفک کنم مسول ِ بالا تر رفتن یا پایین تر اومدن از اونجایی که وایستادیم هم خودمون باشیم، ینی در حقیقت مجبور بودن دلیل بر "باید" همیشگی بودنِ جامون نیست(چه جمله ای شد :/ ) ماها میتونیم جا و نقشمونو عوض کنیم و الخ...


پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
بالا پایین رفتن رو قبول ندارم. ما فقط باید تو جایگاه خودمون قرار بگیریم. اونی که باس سرباز باشه، باس سرباز باشه و بمونه. بزرگترین اشتباه اینه که یه سرباز بخواد اسب یا رخ شه.

شطرنج

از پس پرده نگاه کن ، مثله شطرنجه زمونه
هرکسی مثله یه مهره توی این بازی می مونه
یکی مثله ما پیاده ، یکی صد ساله سواره
یه نفر خونه به دوشه ، یکی دو تا قلعه داره
یه طرف همه سیاه و یه طرف همه سفیدن
رو به روی هم یه عمره ما رو دارن بازی می دن

اونا که اوله بازی توی خونه ی تو و من
پیش پای اسب دشمن ، اون همه سرباز رو چیدن
ببین امروزم تو بازی میونه شاه و وزیرن
هنوزم بدون حرکت پشت ما سنگر می گیرن (سنگر می گیرن)

تاج و تخت شاه دیروز ، در قلعه شون نمی شه
به خیالشون که این تاج سرشونه تا همیشه
یادشون رفته
یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمی باخت
تاج و از سرش تو میدون لشگر پیاده انداخت

اونکه ما رو بازی می ده ، اونه که مهره رو چیده

اونکه نه شاهه ، نه سرباز
نه سیاهه (نه سیاهه) ، نه سفیده (نه سفیده)
از پس پرده نگاه کن

...........

تو قمار خونه,یه بار  میبری یه بارر  میبازی,ولی صاحب قمارخونه همیشه برندس,سه تا بیت آخرو دریاب

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
هی رفیق!
هیچ پسِ پرده ای درکار نیس. تو که واقع بین بودی . . . :|
 وای سلام هیژده!خوشحالم که پیدات کردم!
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
وای سلام سپیده
منم خیلی خوشالم که پیدام کردی :))
خوبی؟
۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۸:۳۰ فامیل دور

سلام

عهههه من از اون اول فکر میکردم رخ ها هم مونث ند!!

جدا از این که با شاه قلعه کردن حال میکردم ... یه جورایی یه رخ بانو میزاشتم براش که مواظبش باشه و ملکه با خیال راحت بره به امور مملکت برسه! ...اون آخرام که صحنه خالی می شد یه دو تا سرباز برام می موند و شاه و یه رخ ! و اون رخ بود که تا آخرین لحظه هوای شاه رو داشت.

به هر حال نماد شناسیت حرف نداشت هیژده جان... به رابرت لنگدان میگم یه سر بهت بزنه!!

پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
میبینم که اهل دلی و با شطرنج غریبه نیستی
کِی شرطی بزنیم؟
جالب بود  ولی اسب چرا دروغ  میگه؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
چون اسب دو هدفه حرکت میکنه. یا چند هدفه. به همه میگه که واسه محافظت میجنگه ولیمیخواد حمله کنه. یا مثلا دو هدف رو نشونه میگیره که بترکونه.
آقاجان... دروغ میگه دیگه. من میدونم که دروغ میگه :)
هر وقت یه دونه یا دو تا از مهره های اطراف شاهم به حرکت درشون میارم،میترسم!حس بی پناه شدن شاه که تو من ایجاد میشه،علت این ترسه!!!فک کن شاه بی پناه!ولی این حس فقط مربوط به رفتن دوتا مهره از اطراف شاهه،دیگه حتی بعد اگه شاه لخت لخت و بی کس و کار هم بشه اون احساس اولیه وجود نداره...
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
اتفاقا برعکس باید احساس قدرت کنی
چون این نشون میده که تو داری حمله میکنی
این صدای 18 است که میشنوید:
از بچگی از لفظ اسکچ خوشم میومد. من باس گرافیک میخوندم. لعنتیا




اسکچ ربطی به گرافیک داره عایا؟؟؟  :
رندر یا راندو که با کلاس تره با ماژیک های کیوکالر :)))))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
داره. حتما داره
رندر خیلی هم بی کلاسه. رندر تو همه ی رشته های مهندسی هس. اصلن هم هیجان انگیز نیس :/
حاجی شعر شطرنج واسه روزبه بمانیه، داریوشم خوندش، فک نکنم منظور اینا از پس پرده ، خدا و ... اینا بوده!! 
از پس پرده نگاه کن ینی اسیر سیاست بازی نشو! 
+همیشه برنده جنگ، یکی از دو طرف درگیر نیست! از پس پرده نگاه کن ...
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
ینی چی؟
نجنگیم؟
یکی دیگه بجنگه ما نیگا کنیم؟
تو خودت تو روز نمیجنگی؟
الان من متوجه شدم جدا از اینکه شطرنج باز حرفه ای هستی ، دیدت هم از یه زاویه ی دیگه خیلی خوبه.
تو خود کاسپارفی که دوباره حلول کردی. یه شطرنج سرعتی بزنیم :)))
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
ترجیح میدم قدرتی بزنیم :))
۱۴ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۴ فامیل دور

اگه قبول کنی رخ ها مونثند، باشع...

ببین از قدیم پسرا میرفتن سربازی... تکلیف شاه و وزیرم که معلومه... در مورد اسب و فیلم که من حرفی ندارم... می مونه رخ... مونثه دیگه... کاری به فرخ و شاهرخ هم نداشته باش... ماه رخ، گل رخ...ببین مونثه!!

اصن پوکر بهتره.

راستی قالب وبلاگت بدجوری رو عصابه ... یهو همه جا سیاه میشه...

بی مزه!خخخخخ
مرسی!شماخوبی؟
پاسخ:
این صدای 18 است که میشنوید:
قربونت
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">